Malih-e Del Angiz Lyrics

آه اى مليحِ دل انگيز

اى حزنِ ممتدِ پاييز

تو از زخمِ سرگشوده چه مى دانى

تو از گريختن ،از كوچ

از زندگانى، ازين پوچ

ازاين لجن كه هست و بوده چه مى دانى

تو از دشوار

از ماندن

از عمرِ سخت چه مى دانى

تو از سكوت

از سرما

تو از درخت چه مى دانى

به سوى شب رفتم من، به سمتِ ناپيدا

به گيجِ زلف تو، آنجا كه مرگ آسان است

بيا به گريه كه گريه نصيبِ دلتنگان

بيا به حزن كه از دوستانِ باران است

به سوى شب رفتم من، به سمتِ ناپيدا

به گيجِ زلف تو، آنجا كه مرگ آسان است

بيا به گريه كه گريه نصيبِ دلتنگان

بيا به حزن كه از دوستانِ باران است

تو از دشوار

از ماندن

از عمر سخت چه میدانی

تو از سکوت

از سرما

تو از درخت چه میدانی

به سوى شب رفتم من، به سمتِ ناپيدا

به گيجِ زلف تو، آنجا كه مرگ آسان است

بيا به گريه كه گريه نصيبِ دلتنگان

بيا به حزن كه از دوستانِ باران است

به سوى شب رفتم من، به سمتِ ناپيدا

به گيجِ زلف تو، آنجا كه مرگ آسان است

بيا به گريه كه گريه نصيبِ دلتنگان

بيا به حزن كه از دوستانِ باران است

اى سايه هاى طويلِ غم

اى بى دليل، دليلِ غم

اى خويش، تنها بمان، تنها

ماييم و گيجىِ اين دنيا