Coma Lyrics

شنیدی، صدامو تو اوج تاریکی

خندیدیو گفتی

روزای سخت تموم میشن

دزدیم بغض تو گلوم

خیره به پنجره و راه‌های دور

دزدیم بغض تو گلوم

خیره به پنجره و راه‌های دور

لحظه لغزید و منو به عقب برد

عطر خاک بارون زده شکل دعا مرد

مرد

مرد

باد دست اشکامو گرفتو تا پیش خدا برد

کاش، دستای بابا تنها مرز دنیا بود

تنها تکرار دنیا، تسبیح مامان بود

بارون، بارون، بارون

بیداری از این کما بود

تصویر تو آینه محو شد

من موندم و امروز و نجوایی شوم

که غرق شم تو گرداب ترس و صبر

یا بگذرم از دالان تردید و جبر

اما لحظه لغزید و منو به عقب برد

عطر خاک بارون زده شکل دعا مرد

مرد

مرد

باد دست اشکامو گرفتو تا پیش خدا برد

کاش، دستای بابا تنها مرز دنیا بود

تنها تکرار دنیا، تسبیح مامان بود

بارون، بارون، بارون

بیداری از این کما بود

لحظه لغزید و منو به عقب برد

لحظه لغزید و منو به عقب برد

لحظه لغزید و منو به عقب برد

لحظه لغزید و منو به عقب برد

باد دست اشکامو گرفتو تا پیش خدا برد

(لحظه لغزید و لغزید و)

کاش، دستای بابا تنها مرز دنیا بود

( لحظه لغزید و لغزید و لغزید و)

تنها تکرار دنیا، تسبیح مامان بود

بارون، بارون، بارون

بیداری از این کما بود

باد دست اشکامو گرفتو تا پیش خدا برد

کاش، دستای بابا تنها مرز دنیا بود

تنها تکرار دنیا، تسبیح مامان بود

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

بارون، بارون، بارون

لحظه لغزید و منو به عقب برد

بارون، بارون، بارون

لحظه لغزید و منو به عقب برد

بارون، بارون، بارون

لحظه لغزید و منو به عقب برد

بارون، بارون، بارون

لحظه لغزید و منو به عقب برد

بارون